جوابي به برنامه «بگو بخند»
آيدا مجيدآبادي
در تاريخ 1 اسفند ماه 1402 برنامه به ظاهر طنز و سرگرمكننده «بگو بخند» شبكه نسيم، بيشتر از 10 دقيقه و به صورت زنده و مستقيم به تمسخر افراد داراي معلوليت پرداخت. در اينكه صدا و سيما در سالهاي اخير ناتواني خود را در ارايه برنامههاي هنري و فرهنگي موفق به خصوص در حوزه طنز، به مخاطبان اثبات كرده است، هيچ شكي نيست، اما اينكه برنامهسازان بيسواد و هنرنشناس اين مجموعه را به اندازهاي برسانند كه از زور ناتواني در تهيه طنز هوشمندانه، با تمسخر قشري خاص، مخاطب را بخندانند، خون را در رگها منجمد ميكند.
پرسش اينجاست كه آيا هيچكدام از عوامل اين شبكهبه ذهن محدودشان نرسيده كه رسانهها وظيفه فرهنگسازي در يك جامعه را دارند نه فرهنگزدايي؟!
و پرسش دوم: اينان چگونه و به چه جرأتي به خود اجازه ميدهند كه در يك برنامه تلويزيوني كرامت انساني قشري از جامعه را زير سوال ببرند؟
حالا بگذريم مجري اين برنامه، علاوه بر بهرهگيري از كلمات و عباراتي چون: «لال، گدا و كاري كن دلمون بسوزه و...» براي درآوردن شور توهين و تحقير از لهجهها و گويشهاي مختلف نيز كمك ميگيرد و بهطور ضمني، هموطنان را نيز ريشخند ميكند. البته چگونه ميتوان گذشت از آسيبهايي كه برنامههايي از اين دست در روان قشر معلول و خانوادههاي آنها به جا ميگذارند؟
معلولين ايران با وجود تمام ناملايماتي كه از كمبود امكانات و پايين بودن سطح آگاهي و فرهنگي جامعه سرچشمه ميگيرد، همواره تلاش كردهاند افرادي موثر و موفق در جامعه باشند و با وجود محدوديتهاي فيزيكي يا محيطي، به عناوين مختلف توانمنديهاي خود را اثبات كنند؛ اما اين برنامه و اين شبكه بار ديگر خاطرنشان كرد كه صدا و سيما با برنامههاي سطحي و نابخردانه، نهتنها كمكي به پيشرفت سطح فرهنگي جامعه در برخورد و پذيرش افراد معلول نميكند، بلكه هرچه ما رشتهايم را نيز پنبه خواهد كرد.
* شاعر و مترجم